بررسی وضعیت آموزش مطالعات اجتماعی دراستان گیلان ازبعد مشارکت فعال یادگیرندگان

علیرغم این که محتوای کتب و رویکرد برنامه اموزش علوم اجتماعی دوره متوسطه درایران باتوجه به ایتم های اموزش جهانی علی الخصوص ازحیث مشارکت فعال یادگیرندگان تغییر نموده است اما دراموزش این دروس عموما به مشارکت فعال یادگیرندگان دانش و همدلی آنان توجهی نمی شود بنابراین دانش اموزش منفعل بوده وذهن او از اطلاعات زیاد وگاه پراکنده پر میشود طبق نتایج تحقیقات پیشین باتوجه به محتوای کتاب ازروشهای تدریس مشارکتی استفاده نمی شود و به اثرات احتمالی تجهیزات و فرصت ها درمدارس و استفاده ازروشهای تدریس مشارکتی توجه کافی نشده است بنابراین درراستای تبیین وضعیت اموزش مطالعات اجتماعی باتکیه برمشارکت فعال یادگیرندگان درپایه اول متوسطه مناطق شهری استان گیلان سال تحصیلی 1384-85 این پژوهش انجام گرفت دراین پژوهش ازروش پیمایش استفاده شده و اطلاعات موردن یاز به وسیله فرم مشاهده عمل کنراد کرینر 2000 با اعمال تغییراتی توسط پژوهشگر جمع اوری گردید طبق جدول مورگان 146نفر ازطریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی دردومرحله به عنوان نمونه انتخاب گردید مشارکت فعال یادگیرندگان ازطریق روشهای تدریس مورداستفاده معلم درکلاس درس طبق نظر کرینر تعریف عملیاتی شده و دریک بعد عمل حفره ای و سه شاخص عمل بازتاب و استقلال مورد بررسی قرارگرفت روایی و اعتبار پرسشنامه بااستفاده ازالفای کرونباخ تایید گردید پس ازجمع اوری اطلاعات ازازمون t ازمون F و رگرسیون استفاده شده و کلیه داده ها درسطح 95درصد تحلیل قرارگرفت باتوجه به یافته های تحقیق میتوان نتیجه گرفت که بین تجهیزات و فرصت ها و استفاده ازروشهای یادگیری مشارکتی رابطه وجود دارد به عبارت دیگر بااستفاده ازتجهیزات و ایجادفرصت ها درمدارس میتوان استفاده دبیران را ازروشهای مشارکتی درتدریس را تبیین کرد

کلیدواژه ها:

جهانی شدن آموزش ، مطالعات اجتماعی ، مشارکت یادگیرندگان