چگونه توانستم استرس و اضطراب را در مهسا کاهش و برطرف سازم

یکی از اساسی ترین مشکلات برخی از دانش اموزان داشتن اضطراب می باشد . اضطراب از نظر روان پزشکی یعنی ناآرامی، هراس و ترس ناخوشایند یا احساس خطر قریب الوقوع که منبع آن قابل شناختن نیست. ظاهر شدن اضطراب در رفتار کودکان بخصوص در موقعیت هایی چون امتحان ،نقاشی کردن،بازی،محبت کردن در جمع ،ماندن در مدرسه می توان مشاهده و سنجش کرد.اتفاقا در سال تحصیلی ۱۴۰۲ من با چنین شرایطی در یکی از دانش آموزانم به نام مهسا مواجه شدم. او در صحبت کردن بین جمع دچار اضطراب می شد. و در کل آرام و قرار نداشت و در فعالیت های کلاسی نمی توانست پیش قدم شود یا اینکه با تمام استرس و اضطرابی که داشت به سختی دست خود را بالا می آورد که داوطلبانه پاسخ دهد. این عامل باعث شد که من این مشکل را پیگیری نمایم و تا حد امکان در رفع آن تلاش کنم. بعد از انجام فعالیت هایی برای بهبود شرایط مهسا در کلاس ، همکارم را در جریان گذاشته تا او نیز در بیرون از کلاس او را زیر نظر بگیرد . پس از بررسی دریافتیم که یکی از مهم ترین علت اضطراب این دانش آموز وابستگی به خانواده و مخصوصا مادر و ترس و اضطراب از سخن گفتن در جمع دوستان و کلاس بود.که این امر باعث تشدید اضطراب مهسا شده بود.اینجانب با استفاده از روش های تلفیقی همچون ایجاد ارتباط با خانواده ی دانش آموز و صحبت کردن با آنان برای کار کردن بیشتر بامهسا در زمینه درسی ، استفاده از دانش آموزان قوی برای همیاری با دانش آموز در یادگیری ، استفاده از دانش آموزان دیگر برای مطرح کردن سوالات کلاسی از مهسا، اجازه ندادن به دانش آموزان دیگر در هنگام پاسخگویی مهسا به سوالات اضطراب را در دانش آموز کاهش دهم .

کلیدواژه ها:

ترس و اضطراب ، دانش آموز ، والدین ، راهکارهای های متنوع