رابطه افسردگی و اضطرب با کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد دارای ملال هویت جنسیتی

گاهی افراد در مورد تعلق خود به یکی از دو جنس، دچار تردید شده و یا به طور کامل خود را متعلق به جنس مخالف جنسیتبیولوژیک خود می دانند که در این وضعیت فرد دچارملال هویت جنسیتی می شود. چنین وضعیتی با رشد فرد ادامه می یابدو در مواردی نیز به قوت ادامه یافته و به حداکثر شدت خود، یعنی: تقاضای فرد برای تغییر مشخصات آناتومیک خود، بهصورت جنسیتی که فرد خود را متعلق به آن می داند، می رسد. به این دسته از افراد تراجنسیتی گفته می شود. تحقیق حاضربه بررسی رابطه افسردگی و اضطراب با کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد دارای ملال هویت جنسیتیپرداخته است. نمونه آماری این پژوهش تعداد ۵۰ نفر از افراد عضو انجمن ملال جنسیتی شهر مشهد بودند که به روشغیرتصادفی به پرسشنامه ها پاسخ دادند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب،پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و پرسشنامه چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمنت روش تحقیق ازنوع همبستگی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها ازنرم افزار spss استفاده شد. نتایج نشان داد افسردگی با کیفیت زندگی رابطه منفی معنادار دارد و با حمایت اجتماعی ادراک شده، رابطه مثبت معنادار دارد (P<۰/۰۱) و نشان می دهد هرچه افسردگی بیشتر شود کیفیت زندگی کاهش پیدا می کند و همچنین با توجه به اینکه در متغیر حمایت اجتماعی ادراک شده،نمرات بالا نشان دهنده حمایت اجتماعی ادراک شده پایین و بالعکس می باشد. درنتیجه افزایش افسردگی باعث کاهشحمایت اجتماعی ادراک شده می شود. اضطراب با کیفیت زندگی رابطه منفی معنادار دارد (P<۰/۰۱) و با حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه مثبت معنادار دارد (P<۰/۰۵).

کلیدواژه ها:

افسردگی ، اضطراب ، کیفیت زندگی ، حمایت اجتماعی ، ملال هویت جنسیتی