انسان شناسی افسردگی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 23

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NEUROPSYCHOLOGY11_015

تاریخ نمایه سازی: 28 اردیبهشت 1403

چکیده مقاله:

افسردگی که امروزه به عنوان شایعترین مشکل سلامت روان در جوامع مطرح می شود از چند دهه قبل از سوی انسان شناسان مورد توجه قرار گرفته است. بسیاری از پزشکان افسردگی را یک بیماری جهان شمول در نظر می گیرند که نیازمند اقدامات پیشگیرانه و درمانی یکسان در سراسر جهان است. اما نظر انسان شناسان این است که افسردگی که امروزه این همه درباره آن صحبت می شود تا همین چند دهه اخیر یک بیماری نادر در جهان محسوب می شده است. بنابراین این پرسش را مطرح می کنند که چرا یک بیماری که کاملا نوروبیولوژیک در نظر گرفته می شود باید در مدت کوتاهی این همه شایع شده باشد؟ پاسخی که مطرح می کنند این است که دلیل این شیوع زیاد عواملی مانند تغییر معیارهای تشخیصی، تبدیل ناراحتی های معمول افراد به بیماری های طبی ونفوذ روزافزون کمپانی های داروسازی باشد.بنابراین دیدگاه انسان شناسانه سعی دارد که افسردگی را از زوایای دیگری مانند ملالت های زندگی مدرن، ، فشار کار و سبک زندگی افراد مورد توجه قرار دهد. در کشور ایران هم در متون و ادبیات کهن اشاره به افسردگی به مفهوم امروزی نشده است و واژه افسردگی عمدتا با ترجمه متون غیر فارسی کم کم در فرهنگ عمومی رایج شده است. عده ای از نظریه پردازان انسان شناسی هم معتفدند که در زندگی مدرن تغییرات زیادی در ارزش ها و هنجارها ایجاد شده است به شکلی که افراد از احساس گناه و داشتن نظم عبور کرده اند و عمده تاکید روی توانمندی و خودمختاری است. در این نوشتار سعی خواهد شد که مروری بر این دیدگاه ها صورت گیرد.

نویسندگان

علی اکبر نجاتی صفا

استاد گروه روان پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران