معرفی پروژه دست یابی به نورومارکر تشخیص اختلال یادگیری: مطالعه در چارچوب آرداک

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 26

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NEUROPSYCHOLOGY11_012

تاریخ نمایه سازی: 28 اردیبهشت 1403

چکیده مقاله:

براساس DSM-۵-TRاختلال یادگیری خاص یک اختلال عصبی رشدی با منشا بیولوژیکی است که مبنای ناهنجاری هایی در سطح شناختی است که با علائم رفتاری همراه است. مطابق معیارهای DSM، باید براساس یک آزمون، قابلیت های خواندن و نوشتن کودکان دبستانی پایین تر از سن و توانایی های هوشی آنان باشد. این به معنای این است که تشخیص تا زمانی که کودک توانایی خواندن را بیاموزد به تعویق می افتد. در حالی که همان گونه که در DSM نیز خاطر نشان شده، کودکان دچار اختلال یادگیری از دوران پیش دبستانی علائم و نشانه هایی را از خود بروز می دهند. در نتیجه می توان گفت تشخیص رسمی و قطعی این اختلال براساس معیارهای DSM در سال دوم ابتدایی به بعد صورت می گیرد که متعاقب آن هر گونه مداخله ای نیز به تعویق می افتند. براین اساس، مطالعات اخیر با استفاده از تکنیک های مختلف ارزیابی رفتاری، شناختی و نیز الکتروفیزیولوژی به دنبال راه های تشخیصی عینی و زود هنگام تر هستند. از سوی دیگر، ارزیابی و تشخیص اختلال یادگیری بر مبنای DSM بر نشانه شناسی و علائم رفتاری استوار است. اگرچه ارزیابی عملکرد رفتاری می تواند داده هایی را برای متغیرهایی مانند درصد پاسخ های صحیح و زمان واکنش ارائه دهد اما از فرایندهای مغزی اطلاعاتی فراهم نمی آورد. این در حالی است که مطالعات زیادی نشان می دهند که افراد دچار اختلال یادگیری دارای مشکلاتی بنیادی تر مانند، نقص در پردازش واجی، حافظه کوتاه مدت، توجه و سرعت پردازش هستند. بنابراین، به منظور ارتقاء دقت تشخیصی لازم است که از نظام تقریبا نوظهور RDoC استفاده شود که بر ارتباط بین رفتار و عملکرد سیستم عصبی تمرکز دارد. برخلاف رویکردهای طبقه بندی قبلی برای تشخیص اختلال های روان پزشکی، سیستم RDoC مبتنی بر درک اختلال ها در مدارهای مغز با ابزارهای تحقیقاتی علوم اعصاب است تا عوامل بیولوژیکی درگیر در تشخیص، درمان و تخمین پیش آگهی اختلال های روان پزشکی را بیابد. یکی از روش های تحقق این امر از طریق یافتن سیگنال های غیرطبیعی مغز در ثبت الکتروانسفالوگرافی (EEG) و پتانسیل های مرتبط با رویداد (ERP) این کودکان میسر می شود و ممکن است یک نشانگر زیستی جهت تشخیص دقیق و عینی برای اختلال یادگیری فراهم آورد.

نویسندگان

محمدعلی نظری

استاد گروه علوم اعصاب، دانشکده فناوریهای نوین پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایران