پایه های عصب شناختی نظام های باور

باورها بخشی از حالت های ذهنی آگاهانه اند که نقشی کلیدی را در شکل دادن به اندیشه و رفتار انسان ها و همچنین تحولات جوامع کوچک و بزرگ انسانی ایفا می کنند. می توان انتظار داشت که شکل گیری باورها و نظام های باور بر ویژگی های ساختاری و کارکردی مغز به مثابه خاستگاه انواع حالت های ذهنی استوار باشند. در همین جهت، پیدایش گونه های معینی از باورهای نادرست با مضمون های خاص از مدت ها پیش به عنوان بخشی از تظاهرات برخی از آسیب های مغزی، اختلال های اولیه روانی و اختلال های ناشی از مصرف روان گردان ها، مورد توجه بالینگران بوده و در سال های اخیر شواهدی از رابطه هایی میان تغییرات معین در ساختار یا کارکرد شبکه های عصبی مغز با شکل گیری برخی از باورها به دست آمده است. از سوی دیگر، با تکیه بر مطالعات روان شناسی، جامعه شناسی و انسان شناسی، دیدگاه هایی به ویژه از منظر نظریه تکامل برای تبیین منشا پیدایش نظام های باور و کارکرد آنها از سوی پژوهشگران ارائه شده است. با وجود همه این کوشش ها، هنوز بنیان های زیستی انواع باورها و نظام های باور تا حد زیادی ناشناخته باقی مانده است. در این ارائه، تلاش می شود تا ضمن مروری بر یافته های پیشین، چشم اندازی از آینده مطالعات نظام های باور انسانی از منظر دانش عصب شناسی شناختی به تصویر کشیده شود.

کلیدواژه ها:

نظام های باور ، عصب شناسی شناختی ، بنیان های زیستی