کیهانزایی بر مبنای قربانی در اساطیر شرق با تکیه بر اسطوره میترا در ایران و پانگو در چین

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 20

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ISPL18_135

تاریخ نمایه سازی: 23 اردیبهشت 1403

چکیده مقاله:

بنا به نظر ویکو، یگانگی حقیقی فرهنگ انسانی بر سه پایه زبان، هنر و اسطوره استوار است . هرکسی بخواهد نظامی جامع از فرهنگ انسانی ارائه دهد، باید توجه خویش را به اسطوره نیز معطوف دارد. در واقع اسطوره به مانند دیگر شاخه های معرفت یکی از انحای نسبت گرفتن انسان با هستی و جهان است . اساسا حقیقت و ابژه خود را در ظهورهای مختلف و متنوعی عیان و آشکار می کند؛ گاهی عقلی ، گاهی مواقع علمی و پارهای موارد اسطورهای ، بسته به این که انسان بخواهد چه نسبتی با حقیقت برقرار کند. برای انسان اسطورهزی ، اساطیر مظهر واقعیت اصیل و راستین به شمار می آید و همه ی امور و شئون زندگی انسانی را اعم از مادی و معنوی رصد می کند؛ زیرا اساطیر همانند علوم می کوشد تا مسائل زندگی و عالم انسانها را حل کند و به پرسش های اساسی انتولوژیک و تئولوژیک و به عبارتی هستی شناسی و الهیاتی وی پاسخ دهد و به تعبیری ، در پیش برد و توجیه امور خود از استدلال تمثیلی بهره می جوید؛ در واقع اسطوره پوشش تمثیلی برای حقیقت است . در روزگار باستان کل جهان مادی در هاله ای از تصاویر نمایان می شد که ساخته و پرداخته ی تخیل و تفکر اسطورهای بود و همین تفکر و تخیل اسطورهای به اشیا و هستی شکل ، رنگ و خواصی ویژه می بخشید. زمانی دراز پیش از آنکه جهان به منزله ی کلیت اشیای تجربی با خواص پیچیده تجربی نمایان شود، به شکل مجموعه ای از قدرتهای اسطورهای و تاثیرات جادویی متجلی می شد. سرچشمه ی معنوی و مادر بینش فلسفی نیز همین برداشت اسطورهای از جهان است . پیدایش و تکوین کیهان بر مبنای قربانی یکی از سطوح و مراتب بینش اسطورهای است . و این پرسش اساسی مطرح است که در گفتمان اسطورهای چه نسبتی میان اسطوره و آفرینش وجود دارد؛ در این مقاله بنا داریم به نحو مجمل به این موضوع در دو فرهنگ و اسطوره ایران و چین بپردازیم . روش پژوهش ، به صورت کتابخانه ای ، و تلفیقی از روشهای تحلیلی و تطبیقی است . در واقع ابتدا منابع موجود را بررسی کرده، پس از تحلیل و تفسیر نتیجه به دست آمده، در ادامه از روش تطبیقی به بن مایه های اساطیری و هم بنیانی ها در اسطورههای ایران و چین پرداخته می شود. دلیل همانندی ها و قرابت های بسیار نزدیک در اصول محوری باورهای اساطیری دو کشور ایران و چین ، دو نکته جالب توجه دیده شد. نخست بنیاد فطری و ذاتی تعقل و ذهنیت نزدیک بشر؛ و دیگری پیوندهای جغرافیایی از آفریقا و آسیا و وجود جاده بازرگانی ابریشم که شاهراه ارتباطی فرهنگ ها بود، سبب شدند تا به امروز نیز این کنش فرهنگی نمایان باشد. از سوی دیگرعامل جوی و باران و رودخانه های عظیم عوامل اسطوره ساز طبیعی هستند که در هر دو سرزمین باستانی باعث تقویت باورهای همانند شده است .

نویسندگان

سیدمجتبی میرمیران

استادیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی، گروه ایرانشناسی دانشگاه گیلان-ایران

ساهره محمدی

دانشجوی کارشناسی ارشد