تجربه زیسته کودکان مبتلا به دیسفوریای جنسیتی از سبک فرزندپروری خانواده

مقدمه:والدین با توجه به نحوه رفتار و سبک فرزندپروری که نسبت به فرزندانشان به کار می گیرند در بروز و یا افزایش رفتارهای ناسازگارکودکان نسبت به جنسیت بیولوژیکشان موثر می باشند. هدف:به طور کلی این پژوهش با هدف تبیین تجربه زیسته کودکان مبتلا به دیسفوریای جنسیتی از سبک فرزند پروری خانواده انجام شد.روش: این پژوهش، به صورت کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. جامعه مورد تحقیق این پژوهش تمام کودکان دانش آموز مبتلا به دیسفوریای جنسیتی در اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲بودند. برای انجام پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۱۳ کودک مبتلا به دیسفوریای جنسیتی بر اساس مصاحبه بالینی انتخاب شدند، که این افراد با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند سپس مصاحبه ها با۹ نفر از کودکان مبتلا به دیسفوریای جنسیتی که بین ۹ تا ۱۲سال بودند،به اشباع اطلاعاتی رسید به طوری که شرکت کننده شماره۸و۹ اطلاعات جدیدی را ارائه ندادند. سپس با توجه به نتایج بدست آمده داده ها کدگذاری شدند و مصاحبه ها به روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل داده ها یک کد اصلی سبک های فرزندپروری گومید و دو کد فرعی رفتار اجتماعی و رفتار ضداجتماعی و نه کد باز نا مگذاری شدند.بحث و نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که سبک فرزندپروری والدین نقش تعیین کننده ای در افزایش نارضایتی جنسیتی کودکان مبتلا به دیسفوریای جنسیتی دارد.

کلیدواژه ها:

تجربه زیسته ، کودکان ، دیسفوریای جنسیتی ، سبک فرزندپروری.