چهره ژانوسی تجدد از منظر رهبران انقلاب اسلامی ( بهشتی مطهری امام خمینی)

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 14

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ARSCS13_001

تاریخ نمایه سازی: 3 اردیبهشت 1403

چکیده مقاله:

در طول دوره معاصر تاریخ تحولات ایران به ویژه از دوره مشروطه تاکنون مواجهه جریان های فکری و اعتقادی با مدرینه روند رو به رشدی را به خود دیده است به گونه ای که تحت تاییر این نگرشها و میزان درک وجوه مدرنیته در حوزه های مختلف، موجب آن شده است که آشنایی با مدرنیته، چشمانداز فرهنگ سیاسی وفکری ایران را دستخوش تغییرات اساسی کرد. «این تغییرات تنها به بخش سکولار تحصیل کرده های ایرانی محدود نماند، بلکه شامل علمای شیعه نیز میگشت. بدین معنا که آنان نیزبه رویارویی با غرب و چالشهای مدرنیته تن دادند». در این میان رهبران دینی ایران به ویژه در دوره انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ در نحوه برخورد با مدرینیه ان را نه تنها در تضاد با سنت های مرسوم جامعه نداستند بلکه براین باورند که مدرنیته و سنت به عنوان دو مفهوم متضایف در بافت و زمینه تفکر و فرهنگ غرب معنای خود را دارند انتقال این دو مفهوم به فضای فرهنگی و علمی کشور ما بدون در نظر گرفتن آن زمینه که متاثر از وجهه ژانوسی تجدد می باشد،با اشتباهاتی نظری و عملی به دنبال خواهد داشت. براین اساس، سنت وتجدد در فرهنگ اسلامی، برخلاف غرب، با یکدیگر تعارض و تمانعی ندارند و تجدد لزوما همه جا سنت را نفی نمی کند. عوامل درونی و بیرونی تجدد، انسان و جامعه را به تحول و نوخواهی وامی دارد. سامان دادن تجدد، که با تحول همراه است، در عرصه های مختلف شناختاری، احساسی و رفتار ی فرهنگ با مراجعه به حقیقت دین میسراست. این رجوع و استناد، که به صورت روش مند و با اسلوب صحیح صورت می گیرد، فرهنگ را پالایش کرده، ضمن اهتمام بر اسلامیت آن عصری بودن آن را هم تامین می کند. از این منظر برای درک و تحلیل بهتر نوع مواجهه و رویکرد رهبران فکری انقلاب اسلامی ایران همچون امام خمینی (ره )، بهشتی و مطهری در ارتباط با چهره ژانوسی تجدد و نحوه تعاملات آن با سنت در این پژوهش ابتدا به تعریف مفاهیم مربوطه در این حوزه با مبانی نظری ان پرداخته و در ادامه رویکرد رهبران دینی انقلاب اسلامی در این حوزه را مورد تحلیل و واکاوری بیشتر قرار می دهیم.

نویسندگان

عباس زارع اطاقسرایی

دانشجوی دکتری / رشته علوم سیاسی گرایش اندیشه سیاسی / دانشگاه علوم و تحقیقات اسلامی